Friday, January 04, 2008

Meilleurs voeux

ای شمایی که براتون تبریک سال نو فرستادم ، واقعا فکر کردید من نماینده سیاسی ایران توی فرانسه ام که از ناامنی دنیا و خبرهای ناامید کننده این چند وقته توی جوابتون نوشتید، مثل اینکه یادتون رفته کدوم کشور، تروریست و القاعده و طالبان را ساخته ، درسته که فعلا زبانم از بحث باهاتون قاصره ولی هر نکته جایی ومکانی دارد!

از اون خانمه که با کمال اعتماد بنفس با کالسکه و یه بچه چند ماهه جیغ جیغو توی کتابخونه قدم میزد و دائم کتابی که دستش بود را برای آروم کردنش ، به سر وکله بچه هه میزد،یه جورایی خوشم اومد ، به این میگن عشق مطالعه یا به قول فرنگی ها مادر مدرن که از تعطیلاتش به بهترین شکل استفاده میکرد!

در راستای ایمیل سال نو ، یه اتفاقی که پارسال برام افتاده بود و هنوز که هنوزه از یادآوریش ،دوتایی (من و همسر مربوطه ) ریسه میریم این بود که به جای کلمه خواسته یا آرزو ، به فرانسه ، اشتباهی کلمه گوساله راکه از نظر املایی بهش شبیه بود،را نوشته بودم ، با این مضمون «با تقدیم بهترین گوساله ها » ، البته گیرنده میتونست منو با یه شرکت تبلیغاتی تولید گوشت ، اشتباهی بگیره!

تعطیلات خوب ولی خسته کننده ای بود به خصوص که بیشترش به دیدن کارتون «پلنگ صورتی » و خوردن چایی و کیت کت واز اونطرف دلشوره گرفتن از دیدن روزای تقویم گذشت

راستی کسی میدونه چرا من «خودسانسور» شدم امان از حساسیت به آی پی ...مخصوصا که هر روز هم یه جورایی ، چشمت بهش بیفته