Sunday, June 29, 2008

برای ارشیا -۲۴

پسرک دوساله ام ، تولدت مبارک ، برات مثل همه مامانای دنیا،بهترینها رو میخوام ، بدون که همیشه دلم صورت خندون و شادتو آرزو داره ، دلم جمع کوچیک ولی مهربونی رو میخواد تا شادی تولدت رو همیشه با هاشون تقسیم کنی .
اون روز خنده های صادقانه روبرت پسرک سیاه پوست مهربان ، چهره معصومانه لولا ، دوستی زیبای نوام ، حضورهمیشگی انزو ، شوق مهربانانه میریام دخترک تپل و مو مشکی ،همراهی صبورانه ماری جو در کنار پدر و مادری که چشم به شادی ساده و بچه گانه تون دوختند تا به نوبت شمع کوچولوی روی کیک را فوت کنین ، روزی ماندنی برای هر سه مون بجا گذاشت

Friday, June 13, 2008

دلتنگی

دلم برات تنگه برای تو برای نوشتنت ، برای ثبت کردن همه شادابی هات ، همه اون لطافتت ، برای اون لحظه ایه که دو تا چشم مشکی براق توی یه صورت گرد و پر از خنده بچگونه، سرشار از اشک ذوق میشه ، برای وقتی که پر از شوقی ، برای بپربپر ات ، هیجان کودکانه ات که همه رو فارغ از سن و سال ، همونقدر بچه میکنه ، همونقدرکه بی شرط و شروط دوست داشته میشی، همونقدر که از کشف کوچک ترین چیزا ، ذوق زده میشی ، همونقدر که با انگشت ، کشفتو داد میزنی، همونقدر که طبیعی و غریزی ، گرسنه میشی و با قدمات به سمت آشپزخونه ، سهم غذاتو طلب میکنی ،از خستگی بی جون میشی و به میله های تخت آویزون ، توی یه بغل گرم و نرم ، وول خوردنات ، نفس نفس زدنات ،اون حس قلدری پسرونه که جواب هر سوال و خواهشی منفیه ،همون زیر زیرکی خندیدنا از سرزنش بعد از نقاشی روی میز غذات ، اون حس شدید مالکیت ، اون رفاقت شش دنگ بی تعارف و ملاحظه ات ،اون دیالوگای چند جمله ایت ....نمی دونم شاید دلتنگی این شکلی از این فاصله نزدیک ، خاصیت همه اوناییه که یکی مثل تو رو دارند

Saturday, June 07, 2008

حسرت آفتاب

خداجون میشه این هوای گرفته رو باز کنی ، می دونی کی داره باهات حرف میزنه ، همون که عاشق هوای ابری و بارونیه ، همون که از این هوا نه تنها افسرده نمیشه بلکه حس شاعرانه و رمانتیکش کلی هم گل میکنه ، همون که فقط قدم زدن رو توی این هوا دوست داره ، همون که لطافت هوای مرطوب رو برای روزای آفتابی و خشک تابستون، توی پوستش ذخیره میکنه ،.... ماه ژوئن شروع شده ولی این دو هفته کاملا ابری و گرفته ، دیگه برای من یکی قابل تحمل نیستند ، از هوای گرفته و بسته این آسمون یه دنیا دلم گرفته ، حال بقیه رو تصور کن که در حسرت یه ذره آفتاب و برنزه شدن ،به مرز کلافگی رسیدن ! خدایا من دلم آفتاب میخواد.........
ا