Thursday, January 11, 2007

مامادادا

این هوای اروپا خیلی مشکوک می زنه یعنی گرمای جهانی فقط اینجا نزول کرده ؟ عجالتا که روزا یه تی شرت ساده آستین دار کفایت می کنه اونم توی جایی نزدیک آلپ !
چند روزه که دلم بد جور هوس یه غذای پر از ادویه کرده که خودم هم درآشپزیش هیچ نقشی نداشته باشم ، بتونم بوی غذا رو ازخودش احساس کنم ، نمی دونم یه چیزی تو مایه های غذای هندی با بوی تخم گشنیز وکاری که خیلی هم تیز نباشه .

واما از پسرکم بگم که امروز بعد از کلی شنیدن صداهای نامفهوم و خش داری که از خودش در می آورد و بیشتر شبیه صاف کردن صدا بود خیلی اتفاقی کلمه « ماما دادا»از دهنش خارج شد واز اونجا که ماهم مثل پدرمادرهای دیگه که از رشد زود به هنگام بچه هاشون کیف می کنن ، نیشمون تا بنا گوش واز شدو ذوق زده شدیم ، ولی این «دادا» که تا شب ، دوسه باری هم تکرارش کرد چه صیغه ایه رو نفهمیدم راستش !
تازگیها وقتی سرش رو آروم و به حالت تسلیم روی شونه هام می ذاره احساس قشنگی دارم یه جور حس پناه گرفتن یا پناه دادن ، انگار دنیا رو بهم دادن ، دوست دارم همونطوری بمونه و شونه هام از حرارت نفساش ، گرم بمونن
یه چند تا عکس هم از ورزش شنای ارشیا می ذارم که به پهلو می چرخه و مدتها همین شکلی می مونه

پ ن :ودر همین جا با پدر ومادر آرین ،فرشته زیبا و کوچکی که معصومانه به آسمون پرکشید و لحظات پر درد و اندوهی را در باور نبودنش برای همه ما بر جا گذاشت ، صمیمانه احساس همدردی می کنم

No comments: