Thursday, December 25, 2008

نوئل

روزها، آنقدر خاکستری و ابریند که به اندکی رنگ نارنجی نیاز پیدا کردم
شور و هیجان نوئل رو امسال خیلی احساس نکردم ، بخشی از اون بخاطربیماریمه که خیلی طولانی و کشدار شد و فرصت لذت بردن از هیجان این روزهای شاد و پر هیجان را بهم نداد، ولی از اینکه ارشیا چند تا از ترانه های کریسمس را با صدای ظریف میخونه ، کلی قند توی دلم آب میشه، اونقدر با ساپن و پر نوئل ، سورتمه اش و گوزنهای شاخدارش، سرگرم شده که ما هم داریم کم کم باورش میکنیم بخصوص که امروز صبح هم کادویی که پاپا نوئل شب پیش، به پنجره مون آویزون کرده بود و علتش تنها نداشتن شومینه مون بود ، را باز کردیم و با یه سری ماشین های ریز و فسقلی آتش نشانی و هاور کرافت و کشتی روبرو شدیم ، عجب پاپا نوئل باسلیقه ای بوده که نه تنها ارشیا بلکه همه خانواده را حسابی سرگرم کرده!ا

L'as-tu vu?

L'as-tu vu, l'as-tu vu, le petit bonhomme, le petit bonhomme?
L'as-tu vu, l'as-tu vu, le petit bonhomme au chapeau pointu?
On l'appelle le Père Noël, par la cheminée, par la cheminée,
On l'appelle le Père Noël, par la cheminée il descendra du ciel.
Il apporte des joujoux, sa hotte en est pleine, sa hotte en est pleine
Il apporte des joujoux, sa hotte en est pleine et c'est pour nous!

écoutez link