Wednesday, October 18, 2006

من و دنیای تازه

هر روز صبح که از خواب پامی شم ،اولین کارسازمانیم برداشتن ارشیای خوش اخلاق از توی تختخوابش و مدتی باهاش ور رفتن وسر در آوردن از تغییراتشه ، انگار هر روزمنتظر یه چیز تازه ام ، یه تغییر ، یه حس جدید ، راستی من ...همه تغییراتشو می فهمم ، حرکات جدید مثل خیره موندن به صورت آدم ، مثل سر و گوش خاروندنش ، دست وپا زدنهایی که دیگه داره کم کم خودآگاه می شه ، عکس العمل به صداهای آشنا ، و از همه جالب تر توجه به جزییات هرچیزساده ای از قفل ساده در گرفته تا لامپ خاموش سقف و حتی پرده ساده توری که منم را متوجه اون می کنه که چه چیزی واقعا برای این چشمای کوچولو می تونه جذاب باشه ، بکارافتادن اون حنجره فسقلی که صبحها ازش صداهای نامفهوم در می آد ، بازی کردن با دوتا دستاش و بهم زدنشون و هر از گاهی یه نگاه کنجکاوانه بهش انداختن ، احساس می کنم همه و همه ازجنس تقلاست برای کامل شدن ،برای فهم بهتر محیطی که درش قرار گرفته وبرای درک اون هیچ راهی جز شناختنش نداره و ما چه راحت برامون همه اینا عادی شده ،انگار دیگه همه چیز راشناختیم و دیگه دنیا چیزی از جنس یادگیری برامون نداره ،
قطعا یکی ازحسن های بچه دارشدن برای هر کسی ، تجربه دوباره محیطه، دنیا را می توان یکباردیگه باید از دریچه چشم یه کودک دید تا فهمیدش ، ما با بچه هامون دوباره نگاه کردن به همه اون چیزایی که گرد فراموشی گرفتند، را تجربه می کنیم

پ ن : آره مامان سپنتا ! خانمی که شما باشید ، دیگه کارمون درسته ، از سه ماهگی بارداری دوسیه گذاشتیم و همینه که الان در برابر کار انجام شده قرار گرفتیم ، ببین ولی این جماعت فرانسوی ، مدل نظافت وبهداشتشون با ما خیلی متفاوته ، حالا بری کرش ، می بینی چیه ، پستونک که چه عرض کنم ، بچه زمین رو هم لیس بزنه بهش کارندارن می گن باید بدن بچه آنتی کر بسازه!!!
واما به دوستای خوبم از جمله دختر خوب بگم که چون من از پارسال برای مهد ثبت نام کردم واز طرفی ورود به سیستم مهدکودک اینجا سخته و باید مدتها در نوبت باشی ، حالا دیگه چون باهام موافقت شده برای اینکه از دستش ندم ، باید شروع کنم ، چون دوباره یک سال دیگه باید تو نوبت بمونم درضمن هزینه اش را هم جلوجلو گرفتن تا قسر در نری ، فعلا از نیم ساعت تنها گذاشتن ارشیا شروع شده تا اینکه این مدت تصاعدی زیاد بشه

7 comments:

Anonymous said...

اینطور که پیداست کشف چیزای جدید و دنیای شیرین ارشیا شناسی اینقدر جذابه که سر مامانشو حسابی گرم کرده. مرسی عزیزم از توضیحی که در مورد سوالم دادی. و میدونم که ارشیا نیم ساعت هم از این مامان نازنین دور باشه براش به اندازه یه دنیاست. مواظب خودت و گل پسرت باش

Anonymous said...

taze koja sho didi roz be rooz chihaye jadid yad migiran khili bahale khili

Anonymous said...

راست میگی آرزو جون. چقدر نگاه کردن دوباره و بچه شدن به آدم میچسبه مگه نه؟

Anonymous said...

che ghavanin e sakhti? arshia kheyli bozorg shode , cheghadre sooratesh mehraboone,khoda baratoon hefzesh kone ,

Anonymous said...

عجب دنیای جدیدی ، خب من امیدوار شدم که بچه داشتن زیاد هم بد نیست ، خوشحال می شم به من هم سری بزنی

Anonymous said...

ای جان ، ناز برم این پسرو ، چرا زودتر این وبلاگو ندیدم چه گلیه ،جا ن من آرزوجان بگو بوی بچه می ده کیف می کنی نه؟حالاچرابه این زودی گذاشتیش مهد کودک ، نگی فضولم ، کارم اینه ، می دونی که،خب از خودت بنویس ،بچه داری سخته نه؟ اشکال نداره بزرگ می شه یادت می ره ، این عکسای ملوسش منو کشته، مطمینم که خیلی شیرینه به شیرینی خودت ، چشماش همون برق چشمای تو رو داره ، ماشالله جون دار به نظر میاد ، خدا برات نگهش داره ، ماچ ماچ ماچ

Anonymous said...

آرزوجان خیلی پیامت بهم چسبید ، مرسی