Saturday, July 17, 2010

این روزها

این روزها در حال تغییرم و این یعنی یک پوست انداختن جدید، راستش با تغییر میانه خوبی ندارم، این را از سی سالگیم ، فهمیدم و اینکه ضریب تغییر و از این شاخه به آن شاخه پریدن، با سن رابطه ای معکوس دارد، تمایل به سکون و ثبات با حداقل تغییر بیشتر می شود، هر تغییری به معنی دو دو تا چارتا و بالا پایین بردن همه جوانب با حداکثر احتیاطست. نه اینکه پیشرفتی در کار نباشد، پیشرفت و تغییر درونی ترست، نگاهی روبه عقب و راه تا به اینجا پیموده است. چالش های ذهنی از سطح به عمق می روند، استرس ها جایشان را به تامل و طمانینه می دهند، روح آرامش می گیرد، آدم خودش را بیشتر می شناسد.

از تغییر، هراسی ندارم، این ترکش هایش است که می خورد به خوابهای شبانه ام. شبها من و درختهای جلوی تراس، حرفهای مشترکی برای گفتن داریم، آنها هم با تغییر هر فصل ، انگار دل آشوبه می گیرند.

No comments: