Sunday, November 12, 2006

تحول -چهار ماهگی

دلم می خواد قبل از این سفر پاییزه ، از همه تحولاتت که یکدفعه ای توی همین هفته اتفاق افتادد ومارو کلی سورپریز کرد، بنویسم ،خود تو بودی که اون چشمای کوچولوت را به سمت هدف تیز کردی و با اون دستای کوچولوت ، اونو گرفتی ،با شدت وهیجان تموم گلوله های شیشه ای بالای تختتو تکون دادی و بهمشون زدی ، به نقش اطراف تختت با دقت نگاه کردی و به اون دست کشیدی خیلی حس قشنگی بود ، برای خودش کلی پیشرفت بود، اون موقع که خودتو جمع کردی و روی زمین غلطوندی ، برام لحظه جالبی بود ، و وقتی همه تلاشتوکردی که هیکل کوچولوتو به سمت جلو بیاری تا بشینی ،کلی ذوق زده شدم واما اون موقع که دوش آب بازبود و دلت می خواست دونه های آبو با دستات بگیری ، وای چقدر جالب بودند ، از قلقلک شدنت هم نگو که بساط خنده ت حسابی جوره ،... آخه نمی دونی که برای مامان های تازه مثل من اینا کلی تحوله!!
مامانکم می دونم که دوست داری تمام وقت کنارت بشینم و باهات حرف بزنم و تو از خودت صداهای جور واجور در بیاری ،
فردا باهم می ریم یه سفر سه نفره که حال وهوامون کمی عوض بشه وبرای خودمونیم تجربه های جدید جمع کنیم ، من عاشق سفر توی هوای سرد و برفیم ، امیدوارم نی نی مهربون ومقاومی باشی وبا یه سفرنامه خوشکل برگردی ،

4 comments:

Anonymous said...

تحولات جدید رو تبریک می گم،
سفر خوش و بی خطر، منتظریم
بیزو

Anonymous said...

سفر خوشی داشته باشی آرزو جان. بیزو

Anonymous said...

خوش باشی

Anonymous said...

آرزو جون کجا؟ یک خبری می دادی که کجا می خوای بری و یا کی بر می گردی که بدونیم چند روز دلمون باید بگیره که نیستی و آپ نمی کنی. امیدوارم هر جا که هستی بهت خوش بگذره. مواظب ارشیا باش و از طرف من هم ببوسش.