Sunday, October 04, 2009

خانه بی در و پیکر

از وقتی که احنمال مسمومیت برنج های خارجی بر سر زبانها افتاد، بلافاصله همه وطن دوست شدندو گفتند چند صد تومن بیشتر میدهیم و از تولید داخلی حمایت می کنیم. معلوم نیست اصلا کی یک دفعه به فکر واردات برنج در این حجم و اندازه میفتد که دوباره پشیمان می شود و ملت را زا به راه می کند. تولید داخلی هم که یک مدت به رقابت افتاده، در این اوضاع وانفسا دوباره سری بلند می کند و قیمتش را بالا می کشد. آن از چایمان که زمانی آنقدرنوع خارجیش باب شد که ذائقه ها را تغییر داد ودیگر مزه و بوی چای ایرانی به مذاقمان خوش نمی آید. آن هم از سیر و میوه های جورواجور وارداتی که این روزها فت و فراوان شده و ظاهرتر تمیزش دل خریدار را می برد. از آن طرف چشمت پشت ویترین ، فرش خشتی بیجار می بیند و داخل مغازه که می شوی با فرش ماشینی بلژیکی مواجه میشوی. چشمت فرش - گلیم سیرجان می بیند و مغازه دار فرش ترک به تو معرفی می کند. نقش فرش قم و تبریز هم که سالهاست چینی ها کشف کرده اند. نمایشگاه فرش دستباف می روی،.از اینهمه نقش، اینهمه خلاقیت واینکه اکثر خریداران جدی ، خارجیند ذوق می کنی و بعد هم افسوس و دریغ ... از سهم ناچیزی که به بافنده و شالیکار و کشاورز میرسد آن هم در صورتی که این روزها بیکار نشده باشد و به فکر زدن شرکت واردات نیفتاده باشد. رسانه های داخلی با آب و تاب اعلام می کنندکه یک دیپلمات خارجی میخواسته حجم زیادی عتیقه از کشور خارج کند. دل آدم از این بی در و پیکری خیلی هم نمی سوزد. به این فکر می کنی که حداقل جایی برود که بفهمندش . دیگر این روزها چه فرق می کند اینجا باشد یا آنجا یا هرجای دنیا. کشور به طرز شتاب آوری در سرازیری جهانی سازی قرار گرفته ...البته از نوع وارونه اش!ا