دلمشغولی هایم بی حد و حصر شده اند، به پایشان نمی رسم. میخواهم یک روز را دربست بگذارم برایشان، سهمیه بندیشان کنم ، یک ساعت بگذارم برای هر موضوع، اینطوری صبح های علی الطلوع که می شود، غصه و دلتنگی هایم، گوشه دلم یک جاقلمبه نمی شوند
پ.ن: برف می بارد
2 comments:
chera delet inghadr ghosedar shodeh??? rooe man mittoni hesab koni. dooset daram doostam
مرسی نازنین مهربانم، خیلی به یادت هستم، یه وقتا آدم این شکلی میشه دیگه! باید از پس خودش بربیاد
Post a Comment